شعر جدید و به روز روی سنگ قبر مناسب مادر و همسر
1.مـادر دلخسته منتها کشید
با تن رنجور زحمتها کشیـد
کاسه صبـر دلش لبریز شد
آن بهار عمـر او پاییـز شـد
2.زندگی باغ و بهارش مادر است
آفتاب و چشمه سارش مادر است
هر که را بینی به دنیا سر بلند
اولین آموزگارش مادر است
3.مادر در سوگ تو دلهای ما پیوسته میگردد
سرا پا همچو شمعی بی نفس آهسته میگرید
توئی در خاطرنا شاد ما تا آخرین لحظه
بیادت چشم ما چون ساغر بشکسته میگرید
4.فلک از کف ربودی مادر من
شرار غم زدی بر پیکر من
گلم را ای فلک، بردی ز دستم
به هجران تو ای مادر نشستم
5.مادرم بی تو صفا رفت ز کاشانه ما
رونقی نیست دگر بعد تو در خانه ما
جای خالی تو را چون نگرم هر شب و روز
از چه این زهر فلک ریخت به پیمانه ما
6.مادر من جوهر زحمتکشیها بود و رفت
هر چه مشکل زیست، آسان رفت و آرام آرمید
مادرا آسوده خفتی، با همه سنگین غمی
قصه رنج مرا اکنون تو نتوانی شنید
7.مادرم بودی تو شمع محفل شبهای ما
مرهم زخم دل و غم خوار بر غمهای ما
آنچنان رفتی به ناگه سوی منزلگاه دوست
بعد تو ماتم سرا شد خانه و ماوای ما
8.مادرم کاخ دلم را ویرانه کردی
دو چشمم را زخون پیمانه کردی
چو بلبل نغمه خوان بودم ز هجرت
مرا با مرغ شب هم ناله کردی
9.در باغ دلم صنوبری جان میداد
در سینـه مـن کبوتری جـان میداد
در بستر درد با دلی پر ز امید
دیدم که چگونه مادرم جان میداد
10.مادرم: چنـدیست آسمـان دلـم وا نمیشود
یک غـــم نشستـه روی دلـم پـا نمیشود
احساس میکنم که دگر خاطرات تو
کنج خیال خستهی من جا نمیشود
روزی درست مثل همین روزهای غم
گفتی : بیا که دستهای تو تنها نمیشود
حالا بیا و ببین که چه تنها و خستهام
بعد از تو هیچ وقت دلم وا نمیشود
11.مادر ای مأمن عشق، مهر خدا، راحت جان
کرده یزدان همه مهرش به وجود تو نهان
آشنایان همه از هجر تو در بحر غمند
زنده در قلب منی زنده و جاوید بمان
یاد ایامی که مادر داشتیم
افسری زیبنده برسر داشتیم
زندگی با او مرا افسانه بود
روشنی بخش دلم در خانه بود
چون کبوتر سوی جنت پر کشید
از می توحیدیان ساغر کشید
12.مادر رفتی، درد و داغ توام یادگار ماند
صد حسرت ز تو در دل امیدوار ماند
ای نشان رحمت حق، مهر مطلق، مادرم
کی رود آن مهربانیهای تو از خاطرم
رفتهای لیکن، همیشه حاضری در جان من
مردهای اما نگردد مردن تو باورم
13.بگو مادر هنوزم یادی از ما میکنی یا نه؟
درون خاک تیره وا عزیزا میکنی یا نه؟
به هر دردی که گشتم مبتلا کردی مداوایم؟
غم بی مادری را هم مداوا میکنی یا نه؟
14.گرچه من دیگر نمیبینم گل روی تو را
خاطراتت را در این غمخانه مهمان میکنم
گوهر یکدانهام ای نازنین محبوب من
تا ابد یاد تو را در سینه پنهان میکنم
15.مادرم رفت و ز داغش همه را گریان کرد
خانه قلب مرا ازته دل ویران کرد
داغ جان سوز تو مادر تا ابد خواهد بود
چون غم تو همهی اعضای مرا ویران کرد
16.کیست مادر؟ رحمت بی انتها
کیست مادر؟ عاشق بی ادعا
کیست مادر؟ باغبان زندگی
کیست مادر؟ کس نداند جز خدا
17.مادر به خدا ماه در این خانه تو بودی
روشنگر این خانه ویرانه تو بودی
از خاطر دلها نرود یاد تو هرگز
ای آنکه به نیکی همه جا نام تو بودی
18.مادرم شعلهای از نور خدا بود
نه به یاد منو تو فکر خدا بود که رفت
همه جا ورد زبانش سخن آیه حق
دم آخر به لبش ذکر خدا بود که رفت
19.به انتظار تو بودم که از سپیده بیایی
حصار قربت ما را به خندهای بگشایی
ز خوشههای سر شکم ستاره نذر تو کردم
که پیش پای تو ریزم اگر به خانه بیایی
20.مادر جان آن شبها که ما را شمع و جان بودی
میان ناامیدیها چراغ جاودان بودی
برایت زندگانی گرچه یکسر رنج و سختی بود
بنازم همتت مادر که تا بودی صبور مهربان بودی
21.مادر ای پاک دل نیک سرشت
ای به زیر قدمت باغ بهشت
گوهر عمر من تاج منی
کعبه و مسجد و معراب منی
22.در بهشت منئ همه آغوش گرم توست
گویی سرم هنوز به بالین نرم توست
پیوسته در هوای تو چشمم به جستجوست
هر لحظه با خیال تو جانم به گفت و گوست
امروز هستی ام ز امید دعای توست
فردا کلید باغ بهشتم از رضای توست
23.آفتابی در جهان تابید و رفت
عمر کوتاهش جهان را دید و رفت
هیچکس از دست او رنجش نداشت
او چرا از دست ما رنجید و رفت
24.گرچه من دیگر گل روی تو را
خاطراتت را در این غمخانه مهمان میکنم
گوهر یکدانه ام ای نازنین بابای من
تا ابد یاد تو را در سینه پنهان میکنم
25.مادرم دیده به سویت نگران است هنوز
غم تا دیدن تو بار گرانست هنوز
آنقدر مهر و وفا بر همگان کردی تو
نام نیکت همه جا ورد زبانست هنوز
26.مطمئن باش که مهرت نرود از دل ما
مگر آن روز که در خاک شود منزل ما
27.خوش آمدی به مزارم نمودهای یادم
بخوان سوره الحمد تا شادم کنی
28.مهربانتر زدل عاشق مادر دل نیست
به دو گیتی چو دل صادق ما درد و دل نیست
دل پاکی طلبیدم که کنم هدیه به او
هرچه گشتم به خدا لایق مادر دل نیست
29.آبروی اهل دل از خاک پای مادر است
هرچه دارند این جماعت از دعای مادر است
آن بهشتی را که قرآن میکند توصیف آن
صاحب قرآن بگفتا زیر پای مادر است
30.بعد از وفات تربت ما در زمین مجوری
در سینههای مردم عارف مزار ماست
31.روح پاکت به دعا شاد کنیم
تادم مرگ تو را یاد کنیم
32.دلم از غمت ما غدر شکستی
تمام رشتهها از هم گسستی
یقین دارم که در باغ بهشتی
کنار حضرت زهرا نشستی
33.مادر ای آیت عشق خدایی
گل خوشبوی باغ آشنایی
از آن روزی که رفتی در دل خاک
دلم میسوزد از درد جدایی
34.همی نالم که مادر در برم نیست
صفا و سایه او بر سرم نیست
مرا گر دولت عالم ببخشیدند
برابر با نگاه مادرم نیست
35.ای مادر عزیز ندانم چه گویمت
از بس که تو مهربانی و پاکیزه گستری
هر چند من ندیدم فرشتهای به عمر خویش
دانستم که تو صدها بار بهتری
36.مادر درسوگ تو دلهای ما پیوسته میگرید
سراپا همچو شمعی بی نفس آهسته میگرید
تویی در خاطر دلهای ما تا آخرین لحظه
بیادت چشم ما چون ساغر بشکسته میگرید
37.دلم از غمت ما غدر شکستی
تمام رشتهها از هم گسستی
یقین دارم که در باغ بهشتی
کنار حضرت زهرا نشستی
38.بود سر تا سر عمرش به زبان نام خدا
همدمش حضرت زهرا و شفیع او رضا
39.یاد ایامی که مادر داشتیم
افسری زیبنده بر سر داشتیم
زندگی با او مرا افسانه بود
روشنی بخش دلم در خانه بود
40.این مرقد عشق و آرزو هاست
این تربت پاک مادر ماست
ای خاک تو حرمتش نگه دار
این رنج کشیده مادر ماست
41.ندیدم در جهان بهتر ز مادر
سرو جانم همه بادا فدایت
42.تو هرگز زندگی شوری ندارد، مادرم
بی تو هرگز شمع دل نوری ندارد، مادرم
جای اشک از دیدگان خون میفشانم
باز هم بی تو هرگز زندگی شوری ندارد، مادرم
43.زندگی صحنهی یکتای هنرمندی ماست
هرکسی نغمهی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست
خـــرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد
44.قلبم شده رنجور زهجر تو مادر
فکرم شده اینگونه پریشان تو مادر
هر لحظه کنم آرزوی روی تو افسوس
دستم شده کوته زدامان تو مادر
45.لیله قدر است امشب یا شب بی مادری
من به چشم خویش دیدم مادرم یادت بخیر
جای تو خالی چو بینم آه سردی بر کشم
عقدهها بگرفته راه حنجرم یادت بخیر
غرق دریای غم و اندوه گشتم بی شکیب
من تو را گم کردهام ای گوهرم یادت بخیر
هم نشین حضرت زهرا شوی اندر بهشت
روز و شب خون بارد این چشم ترم یادت بخیر
46.مهربانتر زدل عاشق مادر، دل نیست
به دو گیتی چون دل صادق مادر دل نیست
دل پاکی طلبیدم که کنم هدیه به او
هرچه گشتم به خدا لایق مادر دل نیست
47.ای خاک تیره مادر ما را عزیزدار
این نور چشم ماست که در برگرفته
48.مادر به تو سوگند که در این خانه خاموش
افسانه شادی وخوشی گشته فراموش
49.این چه شمع است که خاموش نگردد هرگز
مرگ مادر که فراموش نگردد هرگز
50.مادرم رفتی و داغت به دل ماست هنوز
هر کجا مینگرم روی تو پیداست هنوز
51.اینجا بهشت ارزو در زیر خاک است
ارامگاه مادری مظلوم و پاک است
52.مادر امروز جهان بی تو نبیند چشمم
این منم بر سر خاک تو که خاک بر سرم
53.امروز هستیام ز امید دعای توست
فردا کلید باغ بهشتم رضای توست
مادرم بهشت من همه اغوش گرم توست
گویی سرم هنوز بر بالین نرم توست
54.مادر ای آفتاب هستی بخش
زیر پایت بهشت جاوید است
دامن پاکتای فرشته مهر
باغ آلاله گون توحید است
55.این که مرقد عشق و آرزوهاست
این تربت پاک مادر ماست
ای خاک تو حرمتش نگهدار
این رنج کشیده مادر ماست
56.در گلستان ادب اموزگارم مادر است
بعد رب العالمین پروردگارم مادر است
من که شاگرد دبیرستان عشق مادرم
اولین معشوق من در روزگار مادر است
57.ای روح ایثار ای مادر من
ای خاک پایت تاج سر من
از شوق رویت ای مهر تابان
خون میزند جوش در پیکر من
58.مادرم ای چشمهی مهر و وفا
مادرم ای آیت لطف خدا
مادرم ای روز سختی یار من
مادرم ای بهترین غمخوارم
59.مادر به زیر خاک چه خوش ارمیدهای
ای باغبان ز گلشن خود دل بریدهای
مادر چه شد که به همه مهر مادری
دست از من و تو ثمرانت کشیدهای
60.قلبم شده رنجور ز هجران تو مادر
فکرم شده این گونه پریشان تو مادر
هرروز کنم ارزوی روی تو افسوس
دستم شده کوتاه ز دامان تو مادر
61.گلهای بهشت سایبانت مادر
یک دسته ستاره ارمغانت مادر
دیگر چه کسی چشم به راهم باشد
قربان نگاه مهربانت مادر